به گزارش «تابناک»، ایجاد ادیان و فرقه های ساختگی، یکی از ترفندهای مرسوم دولتهای استعمارگر برای به انحراف کشیدن جریان صحیح دینداری بوده است. در حقیقت، هدف کلی این بوده که فرق دستساز در نهایت جایگزین ادیان الهی شده یا دست کم چهره ادیان الهی را مشوش سازند.
نگاهی گذرا به نقش دولت های استعماری و مستکبر زوایای بیشتری را از پیدا و پنهان این فرقه انحرافی را روشن می سازد:
۱ ـ روسیه:
سفارت روسیه از آغاز فتنه بابیه و پیدا شدن فرقه بابیه و بهاییه از رهبران
این فرقه حمایت میکرد؛ برای نمونه، دالگورکی، سفیر روسیه در تهران، برای
نجات بهاء اله از زندان پادرمیانی کرد و فرستاده خود را با وی همراه نمود
تا به سلامت از ایران خارج شود.
۲ ـ انگلستان:
پس از انتقال رهبری بابیت و بهاییت به عراق و سپس فلسطین، رهبران این فرقه
به تبعیت استعمار انگلیس درآمدند. در اواخر جنگ جهانی اول، وزیر امور
خارجه انگلیس در نوامبر ۱۹۱۷م. اعلامیه خود را بر مبنی بر تشکیل وطن ملی
یهود در فلسطین صادر کرد و در همین ایام، جمال پاشا، فرمانده کل دولت
عثمانی، به دلیل حمایت عبدالبهاء از انگلیس و دادن آذوقه به ارتش انگلیس،
تصمیم به قتل وی و انهدام مرکز بهاییت در عکا و حیفا گرفت.
وزیر خارجه انگلیس با واکنش تند و جدی به سالار سپاه انگلیس دستور داد تا
با جمیع قوا در حفظ و صیانت حضرت عبدالبهاء بکوشد و بر اثر همین حمایت
عبدالبها از انگلیس، فلسطین به دست سپاه انگلستان افتاد و زمینه پدید آمدن
رژیم صهیونیسم به وجود آمد؛ به گونه ای که پس از پایان جنگ جهانی اول، به
پاس خدماتی که عبدالبهاء برای استعمار انگلیس انجام داده بود، طی مراسمی
لقب سِر(Sir) و بزرگترین نشان خدمتگذاری، نایت هود(Knight Hood) را
دریافت کرد.
بر اثر حمایتهای آمریکا، بهاییان به ستون پنجم و یکی از ابزارهای استکباری آمریکا پس از جنگ جهانی اول مبدّل شد.
بنا بر آمار منتشره در سایت رسمی محفل ملی بهائیان آمریکا، تعداد کل بهاییان آمریکا، رقمی در حدود ۱۵۵ هزار نفر است که شامل ایرانیهای بهایی در آمریکا هم میشود. همین منابع، تعداد کل بهاییان دنیا را رقمی در حدود شش میلیون نفر اعلام میکنند و این بدان معناست که بهاییان آمریکا در حدود ۵/۲ درصد کل بهاییان جهان را تشکیل میدهند.
با توجه به این امر، جای این پرسش هست که چرا در حالی که تنها ۵/۲ درصد بهاییان، مقیم آمریکا هستند، ۷۰ تا ۸۰ درصد کرسیهای نه نفره بیتالعدل اعظم در قبضه آمریکاییهاست؛ آن هم آمریکاییهایی که نه بهاییزاده بوده و نه سابقه درخشانی در بهاییت داشتهاند.
۴ ـ رژیم صهیونیستی:
بهائیت از آغاز پیدایش خود با یهود همکاری داشت، به گونه ای که دکتر احمد شلبی در بیان عقاید این فرقه در کتاب «مقارنة الادیان الیهودیه» مینویسد: هیأت بین المللی حیفا در نامهای به محفل روحانی ملی بهاییان ایران، در اول ژوئیه ۱۹۵۲ رابطه شوقی افندی را با حکومت اسرائیل اعلام داشت.
«مشرقالاذکار مغناطیس تأیید پروردگار است، مشرقالاذکار اساس عظیم حضرت آمرزگار است. مشرقالاذکار رکن رکین آیین کردگار، مشرقالاذکار تأسیس سبب اعلاء کلمةالله، مشرقالاذکار تهلیل و تسبیحش مفرح قلوب هر نیکوکار، مشرقالاذکار نفحات قدسش روح بخش کل ابرار، مشرقالاذکار نسیم جانپرورش حیات بخش عموم احرار و… است.»
حیفا، اسرائیل- ۲۲ آوریل ۲۰۰۸ – فرآیند انتخاباتی جهانی که در ۱۰۰ هزار شهر و روستا در سراسر جهان آغاز شد با اجتماع نمایندگان در حیفا برای انتخاب هیأت اداری بین المللی دیانت بهائی در ۲۹ آوریل به انجام رسید. نمایندگان ۱۷۰ ملّت برای انتخاب ۹عضو بیت العدل اعظم که مقّر آن در مرکز جهانی بهائی در شهر حیفا واقع شده ابداع رأی نمودند. این انتخابات هر پنج سال یکبار صورت می گیرد. ویژگی شاخص انتخابات بهائی در اینست که نه فردی به عنوان نامزد یا کاندیدا در آن فعالیت می کند، و نه مبارزات و گفتگوهای انتخاباتی در مورد انتخاب فرد بخصوصی مطرح میگردد.
نمایندگانی که در همایش بین المللی بهائی شرکت میکنند همگی اعضای هیأت های ملّی اداری بهائی از سراسر دنیا می باشند و برای انتخاب ۹ نفری که به نظر آنان برای عضویت مؤسّسۀ عالی دیانتشان شایسته ترین می باشند با آراء مخفیانه رأی می دهند.بر اساس آثار دیانت بهائی رأی دهندگان باید سعی نمایند تا نفوس مؤمنۀ سلیمۀ فعاله را انتخاب نمایند.بیت العدل اعظم الهی برای بهائیان بالاترین مرجع دینی می باشد. این مرجع توسعۀ جامعۀ جهانی بهائی را با توجّه به شرایط متغیر دنیا هدایت کرده، تسهیلاتی برای زیارت بهائیان فراهم نموده، سرپرستی اراضی مقدّسۀ بهائی را به عهده داشته و امور مالی جامعۀ بین المللی بهائی را اداره می نماید. مردان بهائی که سن آنان ۲۱ یا متجاوز از آن باشد واجد شرایط برای انتخاب شدن به عضویت بیت العدل اعظم می باشند. در سایر مؤسّسات محلی، ملّی، بین المللی و قاره ای هم زنان و هم مردان بهائیان می توانند خدمت کنند. فرآیند انتخابات بیت العدل از سال پیش و زمانی که بهائیان ۱۰۰ هزار منطقه در سراسر دنیا در همایش های منطقه ای جمع شدند تا نمایندگانی را برای شرکت در همایش ملّی خود انتخاب کنند آغاز گشت. محفل روحانی ملّی هر کشوری در چنین گرد همائی هائی انتخاب می شود.
اعضای این شوراهای ملّی به عنوان انتخاب کننده در همایش بین المللی
بهائی در سطح جهانی که از ۲۹ آوریل تا ۲ ماه می در حیفا برگزار شد گرد هم
آمدند.
همچنان که انتظار می رفت حدود ۱۲۰۰ نماینده در این همایش شرکت نمودند و آن
عده از نمایندگان که قادر به شرکت در این همایش نبودند رأی خود را از طریق
پست ارسال داشتند.
تأسیس بیت العدل اعظم الهی بر طبق فرمودۀ حضرت بهاءالله، بنیان گذار دیانت بهائی، صورت گرفت.
اعضای بیت العدل اعظم از چپ به راست عبارتند:
فرزام ارباب، کایزر بارنز، پیتر کان، هوپر دانبار، فریدون جواهری، پال لمپل، پیمان مهاجر، شهریار رضوی، و گوستاوُ کُرِییا.
منبع : آوینی
توبه نامه باب
ناصرالدین میرزای ولیعهد گزارشی از این جلسه برای پدرش محمد شاه قاجار فرستاده که در آن آمده است:
«قربان خاک پای مبارکت شوم. . . اول حاج ملامحمود پرسید مسموع می شود تو
می گویی من نایب امام زمان هستم و بابم و بعضی کلمات گفته ای که دلیل بر
امام بودن، بلکه پیغمبری توست. (باب) گفت: بلی، حبیب من، قبله من، من نایب
امام هستم و باب امام هستم و آنچه گفته ام و شنیده ای راست است و اطاعت من
بر شما لازم است. . . به خدا قسم کسی که از صدر اسلام تاکنون انتظار او را
می کشید منم. . . بعد از آن پرسیدند از معجزات و کرامات چه داری؟ گفت
اعجاز من این است که از برای عصای خود آیه نازل می کنم و شروع کرد به
خواندن این فقره: بسم الله الرحمن الرحیم، سبحان الله و القدوس السبوح
الذی خلق من السموات و الارض کما خلق هذا العصا آیه من آیاته(او) اعراب
کلمات را به قاعده نحو غلط خواند و تأ سماوات را به فتح خواند. گفتند مکسر
بخوان آنگاه و الارض را مکسور خواند. امیرارسلان عرض کرد اگر این قبیل
فقرات از جمله آیات باشد، من هم توانم تلفیق کرد و عرض کرد: «الحمدالله
الذی خلق العصا کما خلق الصباح و المسأ». باب بسیار خجل شد. بعد از آن
مسائلی چند از قصه و سایر علوم پرسیدند و جواب گفتن نتوانست. چون مجلس
گفتگو تمام شد، جناب شیخ الاسلام احضار کرد و باب را به چوب مضبوط زده و
تنبیه معقول نموده و توبه کرد و بازگشت و از غلطهای خود انابه و استغفار
کرد و التزام پا به مهر سپرد که دیگر از این غلطها نکند. امر، امر همایون
است. . . »( ۱)
بر اساس مدارک و نوشته های موجود در پایان این مجلس «سیدعلی محمد باب» که
تاب مجازات را نداشت، دست از ادعای خود کشید و توبه نامه ای رسمی به خط
خود نوشت.
از توبه نامه پا به مهری که ناصرالدین شاه در گزارش به پدرش محمدشاه یاد
می کند نشانی در دست نیست اما یک نامه از «علی محمد باب» به ناصرالدین
میرزا ولیعهد باقی مانده که اصل آن در کتابخانه مجلس شورای ملی است. ( ۲)
——————————-
(۱)«کشف الغطأ» اثر میرزا ابوالفضل گلپایگانی، صص ۲۰۴-۲۰۱
(۲)در کتاب بهائیان نوشته سیدمحمد باقر نجفی صفحه ۲۲۴، در مورد این
توبه نامه چنین آمده است: «آنچه مسلم است، صورت اصلی دستخط علی محمد
شیرازی، درقاب عکسی، در سالن قدیمی کتابخانه مجلس شورای ملی آویزان بوده
است. مطلعان و کسانی که به کتابخانه مجلس رفت و آمد داشته و دارند، اذعان
می دارند که خود صورت دستخط علی محمد شیرازی را که در قاب عکسی در سالن
کتابخانه مجلس شورای ملی آویزان بوده، کراراً دیده اند و در زمان مسؤولان
وقت، آن را برداشته، به کجا برده و یا تحویل داده اند، معلوم نیست! مؤلف
این کتاب درآبان ۱۳۵۳، تحقیقات جامعی در کتابخانه مجلس شورای ملی به عمل
آورد ولی مسؤولان از توبه نامه مذکور اطلاعی نداشتند و از آنجایی که
احتمال داده می شد در صندوق کارپردازی مجلس گذارده شده باشد، کوشش به عمل
آورد تا به محتویات صندوق مذکور، دستیابی پیدا کند. ولی بعدها معلوم شد که
توبه نامه در صندوق کارپردازی موجود نیست!. . از آنجایی که صاحب اصلی این
سند، ملت ایران می باشند، می بایست تحقیق و بررسی هایی از مسؤولان
کتابخانه در سنوات مختلف خاصه در سال های ۱۳۱۵ به بعد صورت پذیرد، تا از
سند مذکور اطلاع دقیق و یا در صورت اثبات مفقود شدن آن پرده ها از یک
دستبرد جنایتکارانه بالا رود و نقشه های زعمای بهائی ایران به عنوان خدمت
به کتابخانه مجلس و در لباس کتابدار و مسؤول کتابخانه معلوم همگان گردد!.
. . »
همچنین نورالدین چهاردهی در صفحات ۸۹ و ۹۰ کتاب «بهائیت چگونه پدید آمد»،
چاپ دوم تابستان ۱۳۶۹، که توسط چاپ و انتشارات آفرینش منتشر شده می نویسد:
«در کتاب بیان الحق تألیف سیدعباس علوی، توبه نامه سیدباب را تأیید کرده است»
وی در ادامه می نویسد:
«در ایام محمدرضا(ی) مخلوع در میدان بهارستان اغتشاشی بر پا، بهائیان مجلس
را به آتش کشیده که توبه نامه سوخته شود خساراتی وارد آمده اما توبه نامه
محفوظ ماند»
و در صفحه ۱۷۸ کتاب در مورد وضعیت فعلی این سند می نویسد:
«ارباب کیخسرو در ایامی که در کرمان به سر می برد به معلمی اشتغال داشت و
همسر دوم وی از خاندان بهائی بود. در اوقاتی که در مجلس شورای ملی بود
بهائیان با وی تماس گرفته و حاضر شدند مبلغ دوازده هزار تومان که در آن
سنوات ثروت معتنابهی بود به ارباب کیخسرو داده و اصل سند توبه نامه باب را
که در صندوقی در کتابخانه مجلس مضبوط بود ابتیاع کنند و خیلی اصرار و
سماجت کردند بر ما معلوم نیست علت استنکاف ارباب ]کیخسرو[ به چه سبب بود.
فرمان مشروطیت و نطق افتتاحیه مظفرالدین شاه نیز در جعبه ای در کتابخانه
مجلس محفوظ است ]که[ فرمان مشروطیت به خط قوام السلطنه است. در زمانی که
ریاست مجلس به عهده مهندس ریاضی بود استاد بوذری که از اساتید به نام خط
است احضار و به وی گفت توبه نامه باب مفقود شده است، استاد نشانه صندوقی
را داد و پس از آوردن صندوقچه توبه نامه باب در آن موجود بود که اکنون نیز
در کتابخانه مجلس جمهوری اسلامی نگهداری می شود و آقای حائری که مردی
دانشمند و متدین و از خاندان علمای بزرگ تشیع است، بیش از دیگران صلاحیت
ریاست کتابخانه مجلس را دارا می باشد و آثار ارزنده در فهرست کتب خطی
کتابخانه منتشر ساخته است».
از دیرباز، پژوهشگران بسیاری در پی یافتن مدرک و مستندی درباره توبهنامه معروف علی محمد شیرازی خطاب به ناصر الدین شاه قاجار بودهاند. وجود متن این توبهنامه در یکی از معتبرترین کتب بهائیت که به دستور عبدالبهاء (عباس افندی) نوشته شده است، میتواند مدرکی دیگر برای صحت درستی استناد به این متن باشد.
این کتاب در پاسخ به کتابی با نام «نقطة الکاف: در تاریخ ظهور باب و وقایع هشت سال اول از تاریخ بابیه» منسوب به حاجی میرزا جانی کاشانی و با سفارش عباس افندی نوشته شد.
محیط طباطبایی درباره دلایل جمعآوری این کتاب مینویسد: کشف الغطاء به دستور و نظارت عبدالبهاء (عباس افندی) و به دستیاری میرزا ابوالفضل گلپایگانی و ادیب طالقانی و نعیم سدهی و سمندر قزوینی و مهدی گلپایگانی (از فعالان و مبلغان بهائیت) در رد نقطه الکاف، از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۴ ق. تنظیم و تدوین و در عشق آباد روسیه به چاپ رسید و آماده انتشار شد.
اما سقوط فلسطین به دست انگلیسیها و پیدایش مصالح تازهای که بر اثر انقلاب روسیه قوت گرفته بود سبب شد که هزاران نسخه آماده انتشار از آن نابود گردد.
میتوان در توضیح این مسئله گفت پس از فروپاشی امپراتوری تزاری، عباس افندی (عبدالبهاء) پیشوای وقت این فرقه، قبلهاش را از پایتخت تزار به لندن تغییر داد و آثار این چرخش سیاسی نیز به زودی خود را نشان داد.
اعطای لقب و نشان از وی لندن به عباس افندی و ثناگویی رسمی وی از جرج پنجم، جلوه بارز این چرخش بود. جلوه دیگر این چرخش، اقدام افندی به جمع کردن و محو نسخههای کتاب «کشف الغطاء عن حیل العداء» (چاپ روسیه) بود که به دستور خود افندی و به قلم میرزا ابوالفضل گلپایگانی (و برخی از دیگر مبلغان مشهور بهایی) در رد کتاب «نقطة الکاف» نوشته شده بود که در آن تعریضاتی به سیاست انگلیس صورت گرفته بود.
اما، چون چاپ این کتاب مصادف با پیروزی قشون انگلستان در حیفا و قبول اطاعت و خدمتگزاری جمیع بهائیان نسبت به حکام انگلیسی در منطقه زیر نفوذ انگلستان بود، عبدالبهاء (عباس افندی) صلاح ندید که این کتاب با دارا بودن این مایههای ضدانگلیسی و در حالی که زد و بندهایی صورت گرفته بود، انتشار یابد.
از این رو دستور داد پس از جمعآوری نسخههای کشف الغطاء آن را بسوزانند و تنها تعداد انگشتشماری از آن در کتابخانههایی در انگلستان و فرانسه و ایران و آن هم در کتابخانههای خصوصی و محرمانه بهائیان از این فرمان جان سالم به در بردند.
در عین حال، نسخه هایی از این کتاب در برخی کتابخانه ها و در برخی سایت های اینترنتی موجود است و از جمله موضوعات مورد توجه در این کتاب درج توبهنامه معروف علی محمد شیرازی (معروف به باب) پایهگذار اصلی فرق بابیت و بهائیت است که خبرگزاری آینده روشن به بازنشر آن اقدام می کند.
آنچه میخوانید از صفحات ۲۰۴ و ۲۰۵ این کتاب است که در سال ۱۹۱۹ در عشق آباد منتشر شده است:
«صورت دستخط حضرت نقطه اولی به ناصر الدین شاه در اوقات ولیعهدی او در تبریز که بر علما جوابی نوشتهاند:
فداک روحی الحمد لله کما هو اهله و مستحقه که ظهورات فضل و رحمت خود را در هر حال بر کافه عباد خود شامل گردانیده فحمداً ثم حمداً که مثل آن حضرت را ینبوع رأفت و رحمت خود فرموده که بظهور و عطوفتش عفو از ندگان و ستر بر مجرمان و ترحم به دعیان فرموده اشهد الله و من عنده که این بنده ضعیف را قصدی نیست که خلاف رضای خداوند عالم و اهل ولایت او باشد اگرچه بنفسه وجود ذنب صرف است ولی چون قلبم موفق به توحید خداوند جل ذکره و به نبوت رسول او ولایت اهل ولایت اوست و لسانم مقر بر کل ما نزل من عند الله است امید رحمت او را دارم و مطلقاً خلاف رضای حق را نخواستهام و اگر کلماتی که خلاف رضای او بوده از قلم جاری شده غرضم عصیان نبوده و در هر حال مستغفر و تائبم حضرت او را و این بنده را مطلق علمی نیست که منوط به ادعایی باشد استغفر الله ربی و اتوب الیه من ان ینسب الی امر و بعضی مناجات و کلمات که از لسان جاری شده دلیل بر هیچ امری نیست و مدعی نیابت خاصه حضرت حجه الله علیه السلام را محض ادعای مبطل است و این بنده را چنین ادعایی نبوده و نه ادعای دیگر. مستدعی از الطاف حضرت شاهنشاهی و آن حضرت چنان است که این دعاگو را به الطاف و عنایت سلطانی و رأفت و رحمت خود سرافراز فرمایند. والسلام.»
تصویر این دو صفحه از کتاب «کشف الغطاء» :
منابع:
بهائیان، محمد باقر نجفی
«از تحقیق و تتبع تا تصدیق و تبلیغ فرق بسیار است» ، محیط طباطبایی، گوهر، سال ۴، ش ۲، اردیبهشت ۱۳۵۵
کشف الحیل، آیتی
مرجع :آینده روشن
1) نقش روی انگشتر
نقش اسم اعظم که بر روی نگین انگشتر و یا تابلو، دیده میشود، توسط عبدالبهاء طرح گردیدهاست. این طرح شامل سه خط افقی است که نشان دهنده عالم حق (عالم خداوند)، عالم امر (عالم پیامبران) و عالم خلق (عالم انسان) است. خط عمودی که این سه خط را قطع میکند نشاندهنده مظهر ظهور یا پیامبر است که عالم خداوند را به عالم انسان مرتبط میسازد. دو ستاره در اطراف نشان دهنده باب و بهاءالله هستند.چهار حرف «هـ» نشانگر بهاءالله و دو خطی که به شکل «ب» هستند، نشانگر باب میباشند.
2)ستاره ۵پر
شوقی افندی، ذکر کردهاست که نشان و علامت دیانت بهائی، ستاره ۵ پر است. بر طبق حروف ابجد، باب برابر ۵ است و بهاء برابر ۹. از این رو ستاره ۹پر نیز به عنوان یکی از نشانهای دیانت بهائی ذکر میشود.
یکی از الواح به دستخط باب
3)ستاره نه پر
۴)یابهاءالابهی، اسم اعظم در دیانت بهائی
مفهومی از دعا و استمداد دارد و به معنای «ای روشنترین روشنائیها» است. طرح اصلی یا بهاءالابهی که در اغلب منازل بهائیان وجود دارد، از مشکین قلم خطاط معروف بهائی بودهاست.