«سای بابا» مرتاض هندی که
خود را خدای خالق و هستیبخش میپنداشت، 11 سال زودتر از پیشبینی خود، طعم
مرگ را چشید تا یک خدای دروغین دیگر
رسوا شود.
یکی از عرفانهای کاذب فعال در ایران،
عرفان موسوم به «سای بابا» است. بنیانگذار این نحله شخصی است به نام
«باگوان شری ساتیا سای بابا» یا «سوآمی ساتیا سای بابا». وی در سال 1926 در
یکی از ایالتهای هند به دنیا آمد و مرگ، چند روز پیش در 85 سالگی به سراغ
او آمد. مرگی که موجب شد یکی از صدها نیرنگ «سای بابا» برملا شود؛ چرا
پیشگویی کرده بود که در سن 96 سالگی خواهد مرد و هشت سال بعد روح او در
جسمی دیگر در شهر میسور به بدن فردی دیگر منتقل خواهد شد.
«سای بابا» مرتاض هندی که
خود را خدای خالق و هستیبخش میپنداشت، 11 سال زودتر از پیشبینی خود، طعم
مرگ را چشید تا یک خدای دروغین دیگر رسوا شود.
یکی از عرفانهای کاذب فعال در ایران،
عرفان موسوم به «سای بابا» است. بنیانگذار این نحله شخصی است به نام
«باگوان شری ساتیا سای بابا» یا «سوآمی ساتیا سای بابا». وی در سال 1926 در
یکی از ایالتهای هند به دنیا آمد و مرگ، چند روز پیش در 85 سالگی به سراغ
او آمد. مرگی که موجب شد یکی از صدها نیرنگ «سای بابا» برملا شود؛ چرا
پیشگویی کرده بود که در سن 96 سالگی خواهد مرد و هشت سال بعد روح او در
جسمی دیگر در شهر میسور به بدن فردی دیگر منتقل خواهد شد.
سای بابا؛ مروج پلورالیسم دینی
سای بابا در سن 14 سالگی، مدعی شد از
سوی خداوند برای هدایت همه آدمیان برگزیده شده است.وی دین خود را حاکم بر
همه ادیان و ناظر به همه آنها دانست. در عین حال، مدعی شد اعتقاد به پیام
او با گرایش به ادیان رایج منافاتی ندارد. به همین دلیل میگفت: «من روحانی
هیچ یک از ادیان نیستم. برای تبلیغ هیچ دینی نیز نیامدهام. من آمدهام که
هندو، هندوی بهتری، مسلمان، مسلمان بهتری و مسیحی، مسیحی بهتری باشد.»
وی معجزه خود را صرفا ایجاد تحول در
درون انسانها دانست و اصول دعوت خود را بر پایه پنج ارزش انسانی «حقیقت»،
«پرهیزکاری»، «صلح و آرامش»، «عشق» و «پرهیز از خشونت» بنا نهاده است.
وی عصاره همه ادیان را دعوت به سوی همین
پنج حقیقت میداند و معتقد است اگر صاحبان ادیان بر همین پنج حقیقت متمرکز
شوند، نزاع دینی و درگیریهای فرقهای از میان برچیده خواهد شد.
«سای بابا» راههای به سوی خدا را متکثر
میداند اما مقصد همه را واحد، سای بابا به پیروان خود تأکید میکند که
مراقبههای روزانه داشته باشند و نامهای خداوند را به طور روزانه بخوانند.
دست کم هر ماه یک بار در مراسم نیایش شرکت نمایند.همراه با اعضای خانواده
خود به عبادت و نیایش بپردازند. با دیگران به نرمی رفتار نمایند و از
بدگویی نسبت به مردمان بپرهیزند. خواستهها و امیال خود را محدود کرده و در
عوض در اندیشه خدمت به همنوعان خود باشند. پیروان خود را توصیه میکند از
گناهان فیزیکی، زبانی و ذهنی پرهیز کنند: گناهان فیزیکی عبارتند از آسیب
رساندن به خود و دیگران، دزدی و تمایلات نفسانی و گناهان زبانی نیز عبارتند
از کلام نادرست، ظالمانه و دروغ، و گناهان ذهنی نیز عبارتند از طمع و حسد و
انکار خداوند.
سای بابا به تناسخ و قانون کارما معتقد
است و برای دعوت خود معبد بزرگی به نام «پراشانتی نیلایام» به معنای آشیانه
صلح برین، تاسیس کرده است. در معبد او به مناسبت اعیاد همه ادیان، مراسم
برگزار میشود. در اعیادی همچون کریسمس، عید فطر، عید نوروز، سال نوی
چینیان و اعیاد هندوها مراسمی به همین مناسبتها در معبد او برگزار
میگردد.
تاکنون چندین کتاب درباره سای بابا و یا
از کتابهای خود وی به زبان فارسی ترجمه شده است. از آن جمله میتوان به
کتابهای زیر، که همگی از خود سای بابا است اشاره کرد:
1ـ تعالیم معنوی (6)، ترجمه رویا مصباحی مقدم
2ـ زندگی من پیام من، ترجمه پروین بیات
3ـ تعالیم معنوی (4)
4ـ افکار الهی برای 365 روز سال، ترجمه پروین بیات
5ـ درخت ارزشها را آبیاری کنیم، ترجمه پروین بیات
6ـ یوگای عاشقانه، ترجمه آزاده مصاحبی
* سایبابا و ترویج خدای خیالی
فطرت انقیاد و خضوع، انسان را وا
میدارد که در برابر منبع کمال سر تعظیم فرود آورد و به سجده و ستایش روی
آورد. تجربه ملکوتی و فطری انسان از حضور در محضر کمال و قدرت مطلق الهی که
به ربوبیت او شهادت داده و تجربه خضوع و خشوع در برابر خدا اگر چه از یادش
رفته باشد، شناختش درباره او باقی است. در این جهان نیز انسان به طور فطری
در جست و جوی حقیقتی متعالی است، تا در برابر وی خضوع و تعظیم کند. برای
انسانهایی که خدای حقیقی را فراموش کردهاند این تمنای فطری تبدیل پذیر و
از بین رفتنی نیست، بلکه به صورتهای نادرست و غیر حقیقی سربرکشیده و به
طور فریبناکی مورد عمل قرار میگیرد.
در دنیای امروز با تمام پیشرفتهایی که
انسان معاصر داشته، به علت ناتوانی تشخیص و ارضای راستین این کشش فطری به
پرستش خدایی از جنس خویش روی آورده است.
* «سای بابا» مدعی است که خدای خالق در او حلول کرده است
«سای بابا» مدعی است که خدای خالق در او
حلول کرده و معجزهاش تولید انبوهی خاکستر با دستش است. وی مردم را به
ستایش و پرستش خویش فرا میخواند و فطرت های تشنه انقیاد و خضوع که حقیقت
را نشناختهاند، ناگریز در برابرش زانو میزنند. او به هوادارانش این متون و
اذکار را توصیه میکند، تا در حالت آرامش و توجه کامل در برابر او
بخوانند:
خودتان را در حضور من بدانید، به من مشغول باشید
جنون «بابا» را در زندگیتان خلق کنید، باور کنید که از این جنون شیرینتر نیست
مثل کودکی پرورشتان دادم. مثل پدر و مادری عاشق، تا رشد کنید
من فرم برادر و خواهرتان را به خود گرفتم
وقتی خانم جوانی شدید، شریک زندگی شما شدم، تا دوستتان بدارم و حافظتان باشم
دو پسر زیبا به شما دادم. تا آنها را دوست بدارید و ستایش کنید
اما امروز با فرم واقعی خودم جلوی شما ایستادهام
بیا عشق مرا بپذیر و خودت را رها کن، از این عشق محدود عذابآور و غم بار، که تا به حال تجربه کردهای
عشق من مثل دریا نامحدود است
درخشان رو نگین مثل قوس قزح
عشقی که میبخشد و رشد میکند، و هیچ چیزی در عوض انتظار ندارد
به طرف من بیا مثل نوزادی بیگناه
مرا واقعا قبول کن مثل مادرت
با خودت پاکی و صداقت بیاور، تا از من یاد بگیری
من در عوض به تو تعلیم یک زندگی میدهم، یک زندگی فراسو
که در آن من و تو با هم سفر میکنیم، به طرف یک نور، و در آن من و تودر هم میآمیزیم.
من آمدهام تا سعادت بدهم، من آمدهام که ببخشم
هیچ منظور دیگری از موجودیت امروز من نیست
همه اضطرابها و مشکلات خود را به من بسپارید، و از من آرامش بگیرید بیا و مرا پیدا کن، و خودت را پیدا کن
از نزدیک به من نگاه کنید، به فراسوی فرم بدن و درون را نگاه کنید
* «سای بابا» خود را «برهما» خدای خالق و هستیبخش میپندارد
«سای بابا» خود را «برهما» خدای خالق و
هستیبخش میپندارد و از مردم میخواهند، تا او را ستایش و تعظیم کنند، به
او عشق بورزند، تا به آرامش و عشق برسند؛ آرامش و عشقی که در ملکوت تجربه
کردهاند، فطرت شان از آن آگاه است و در این جهان نیز به دنبال آن میگردند
حال این که کمال مطلقی که فطرت خواهان خشوع در پیش گاه اوست کجا و یک
انسان نیازمند و محدود کجا؟!
منابع:
1.درآمدی بر عرفانهای حقیقی و عرفانهای کاذب / احمدحسین شریفی
2. جریانشناسی انتقادی عرفانهای نوظهور/ حمیدرضا مظاهری سیف
3. یوگای عاشقانه / سای بابا
4. تعالیم معنوی / سای بابا
مرجع:فارس